چهارشنبه ۰۷ شهریور ۰۳ ۲۲:۴۳ ۶ بازديد
او در حال خواندن اوسیان و اشعار علاقه مندان نئوسلتی بود. بنابراین پس از تعمق و مشورت بسیار، او اعلام کرد که سدریک و آیلین دو نامی هستند که از بین آنها انتخاب خواهند کرد. بخش ۹. بسیاری از حالات لطافت به آنها رسید.
او دوست داشت با او محبت کند و با او محبت کند. آنها 810 نام های احمقانه ای را به نام های احمقانه به همدیگر گذاشتند. و آنها به اصلاح این نامها و اضافه کردن پیشوندها و پسوندها ادامه میدادند، تا زمانی که مبتکرترین فیلولوژیست نمیتوانست بفهمد نامها از کجا شروع شدهاند.
آنها کلمات جدیدی نیز ساختند. آنها یک زبان کامل را برای فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم استفاده در این زمان های روشنایی اختراع کردند، و آن را با نام “حرف ابلهانه” نشان داد. یکی همیشه ویژگی های 812 جدیدی را در کوریدون کشف می کرد. او به اندازه دریاچه ای که در کنار آن زندگی می کردند.
حالات روحی داشت، و به نظرش می رسید که با هر حال، تمام شخصیت او تغییر می کند – حتی شبیه موجود دیگری می شود. کوریدون هر روزه، فروتن و نسبتاً ساکت بود. و سپس کوریدون بود که در آغوش طبیعت زندگی می کرد – که در آب شنا کرد، خواهر پری دریایی، و خود را مست از نور خورشید کرد. و پس از آن حال و هوای شیطنت می آمد، و خنده از او 811 می شکست، و شوخ طبعی او چنان می شد.
که تیرسیس برای یک تن نگار آه می کشید. او برای خودش یک لباس یونانی از یک ملحفه درست می کرد و با موسیقی ساخته خودش می رقصید. یا زیورآلات روی پیشانیاش میگذاشت و یک ملکه کولی میشد – او میتوانست هر چیزی که وحشی، عجیب و غریب و بدون برنامهریزی باشد باشد. او برای آن حال و هوا نیز رقص میکرد – مثل هر جادوگر جوانی 813 میخندید و میخندید.
اما پس از آن، دوباره، کوریدون مالیخولیا و ناامیدی از راه می رسد. چهرهاش کوچک میشد، صورتش اوج میگرفت و رقتانگیز میشد، مثل یک بچه ده ساله به نظر میرسید.
گاهی اوقات تیرسیس میتوانست با گفتن «چشمهای سیاه مهرهای» او را از چنین حالتی بخنداند. و دوست نداشت چشمانش را هتک حرمت کند. و اکنون کوریدون جدیدی وجود داشت – کوریدون که از جانب خداوند 814 انتخاب شده بود، معجزهگر. این هیبت جدیدی به حضور او بخشید و تاجی بر پیشانی او گذاشت. یک روز صبح، در اواسط تابستان، آنها از حمام خود بیرون آمده بودند.
و او روی صخره در زیر نور آفتاب ایستاد. و ناگهان او را دید که شروع می کند و متحیر ایستاده و در مقابل او خیره شده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است. “چیه؟” او پرسید. صدای او در حالی که زمزمه کرد.
هیجان زده شد: «تیرسیس! حرکت کرد!» “انتقال داد؟” او تکرار کرد. “حس کردم کودک حرکت می کند!” او گریه کرد و بنابراین او آمد و دستانش را روی بدن او گذاشت و آنها با هم منتظر ایستادند، نفس نفس نمی زدند، انگار به صدایی دور گوش می دادند. “آنجا! آنجا!» او گریه کرد “احساسش کردی؟” بله، او آن را احساس کرده بود. و آیا در تمام عمرش احساس غریبی کرده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است؟ اولین نشانه زندگی جدیدی که قرار بود باشد – اولین تگرگ از تاریکی نیستی!
او دوست داشت با او محبت کند و با او محبت کند. آنها 810 نام های احمقانه ای را به نام های احمقانه به همدیگر گذاشتند. و آنها به اصلاح این نامها و اضافه کردن پیشوندها و پسوندها ادامه میدادند، تا زمانی که مبتکرترین فیلولوژیست نمیتوانست بفهمد نامها از کجا شروع شدهاند.
آنها کلمات جدیدی نیز ساختند. آنها یک زبان کامل را برای فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم استفاده در این زمان های روشنایی اختراع کردند، و آن را با نام “حرف ابلهانه” نشان داد. یکی همیشه ویژگی های 812 جدیدی را در کوریدون کشف می کرد. او به اندازه دریاچه ای که در کنار آن زندگی می کردند.
حالات روحی داشت، و به نظرش می رسید که با هر حال، تمام شخصیت او تغییر می کند – حتی شبیه موجود دیگری می شود. کوریدون هر روزه، فروتن و نسبتاً ساکت بود. و سپس کوریدون بود که در آغوش طبیعت زندگی می کرد – که در آب شنا کرد، خواهر پری دریایی، و خود را مست از نور خورشید کرد. و پس از آن حال و هوای شیطنت می آمد، و خنده از او 811 می شکست، و شوخ طبعی او چنان می شد.
که تیرسیس برای یک تن نگار آه می کشید. او برای خودش یک لباس یونانی از یک ملحفه درست می کرد و با موسیقی ساخته خودش می رقصید. یا زیورآلات روی پیشانیاش میگذاشت و یک ملکه کولی میشد – او میتوانست هر چیزی که وحشی، عجیب و غریب و بدون برنامهریزی باشد باشد. او برای آن حال و هوا نیز رقص میکرد – مثل هر جادوگر جوانی 813 میخندید و میخندید.
اما پس از آن، دوباره، کوریدون مالیخولیا و ناامیدی از راه می رسد. چهرهاش کوچک میشد، صورتش اوج میگرفت و رقتانگیز میشد، مثل یک بچه ده ساله به نظر میرسید.
گاهی اوقات تیرسیس میتوانست با گفتن «چشمهای سیاه مهرهای» او را از چنین حالتی بخنداند. و دوست نداشت چشمانش را هتک حرمت کند. و اکنون کوریدون جدیدی وجود داشت – کوریدون که از جانب خداوند 814 انتخاب شده بود، معجزهگر. این هیبت جدیدی به حضور او بخشید و تاجی بر پیشانی او گذاشت. یک روز صبح، در اواسط تابستان، آنها از حمام خود بیرون آمده بودند.
و او روی صخره در زیر نور آفتاب ایستاد. و ناگهان او را دید که شروع می کند و متحیر ایستاده و در مقابل او خیره شده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است. “چیه؟” او پرسید. صدای او در حالی که زمزمه کرد.
هیجان زده شد: «تیرسیس! حرکت کرد!» “انتقال داد؟” او تکرار کرد. “حس کردم کودک حرکت می کند!” او گریه کرد و بنابراین او آمد و دستانش را روی بدن او گذاشت و آنها با هم منتظر ایستادند، نفس نفس نمی زدند، انگار به صدایی دور گوش می دادند. “آنجا! آنجا!» او گریه کرد “احساسش کردی؟” بله، او آن را احساس کرده بود. و آیا در تمام عمرش احساس غریبی کرده فال جدید و آنلاین قهوه , احساس , تک نیت , چای , چوب , امروز , انبیا , پیشگویی , روزانه , ساعت , فردا , سرنوشت , ازدواج , ابجد , زندگی , صوتی , شمع , عشق , کارت , ورق دعا و جادو و طلسم است؟ اولین نشانه زندگی جدیدی که قرار بود باشد – اولین تگرگ از تاریکی نیستی!
- ۰ ۰
- ۰ نظر